دکتر عبدالرحمن پیرانی و هیئت همراه صبح روز شنبه ۱۲ اردیبهشت ماه وارد ایرانشهر شدند.

 

استاد پیرانی و هیئت همراه در معیت جمعی از مدیران استانی جماعت صبح روز شنبه ۱۲ اردیبهشت ماه وارد ایرانشهر شدند. وی در جلسه هیئت اجرایی استان حضور یافت و پس از استماع گزارش مسئولان شهر‌ها و معاونتهای جماعت به ارایه رهنمودهایی پرداخت. 

استاد با اشاره به فقه مقاصدی و واقع بیان داشت: حاکمیت و گروههایی وجود دارد و لزوما با همه چیز ما موافق نیستند و اختلاف نظرهایی وجود دارد که این یکی از سنت‌های الهی است. در فقه مقاصدی ما ۶ هدف را مشخص کردیم که معاونت‌ها و شهرستان‌ها باید بدان توجه داشته باشند. 

وی با نقل قول از استاد راشد دعوت را نیازمند نوگرایی دانست و توجه داد که نوگرایی بدین معناست که یک شکل از عمل متناسب با هر زمانی نباید باشد. کسانی که تسلیم امر موروثی هستند تحولی را نحواهند دید. 

وی با اشاره به جمله‌ای از استاد ناصر سبحانی هنگام الحاق به جماعت افزود: فرق امام بنا با بقیه این بود که او با یقین صحبت می‌کرد، اگر با این یقین نباشیم موفق نخواهیم شد. 

وی افزود: نقاط قوت و فرصت‌ها را در اختیار داریم اما تهدید‌ها بیرون از ما است، در عین توجه از نقاط ضعف باید از فرصت‌ها استفاده کرد. جماعت عدالت و توسعه در زمینه استفاده از فرصت‌ها موفق کرده است. منطقی که دنبال می‌کنند این است که برای یک مشکل راه حل‌ها ی زیادی را پیدا می‌کنند. ما باید از تجربه حرکتهای اسلامی با راهبرد «نفس طولانی» استفاده کنیم. حرکت‌ها باید با حاکمیت‌ها راههای تعامل را یاد بگیرند. 

در هنگام ظهر هم استاد و همراهان از جناب مولوی نظرمحمد دیدگاه از علمای برجسته اهل سنت استان در دامن واقع در نزدیکی ایرانشهر دیدار کرده و به تفقد احوال ایشان پرداختند. 

استاد پیرانی همچنین در جلسات دیگری در وقت بعد از ظهر و شب با اعضای برادر، خواهر و هواداران و جمعی از علمای جوان و افراد فرهیخته شهر ملاقاتهایی داشتند. 

استاد در جمع برادران عضوی جماعت در ایرانشهر اشاره داشت که: آنچه که ما را به هم مرتبط ساخته است دعوتی اسلامی به نام جماعت دعوت و اصلاح است و در کنار همه‌ی دعوتهایی است که مخلصانه به نشر دین پرداخته‌اند. چیزی که دعوتگران را به میدان آورده است حسن دفاع از دین بوده است، شیرزنانی مانند خواهر سید قطب و محمد قطب و زینب غزالی وجود خود را فدای اسلام می‌کنند. وقتی از سید قطب می‌پرسند که تو چه چیزی را انتظار داری؟ به یوسف عظم همرزمش می‌گوید: منتظرم تا به عنوان نماینده امت اسلامی به حضور خداوند برسم. داشتن چنین روحیه‌هایی نیازمند اخلاص است. 

استاد در مورد ثمره قرار گرفتن در کاروان دعوت اسلامی اشاره داشت: قرار گرفتن در این کاروان باعث می‌شود انسان خط خود را جدا کند و در کنار ظلم و فساد قرار نگیرد، عده‌ای از انسان‌ها امکانات خود را در جهت فساد جامعه به کار می‌گیرند و در مقابل عده‌ای دیگر مال و جان و وقت خود را در جهت اعلای کلمه الله قرار می‌دهند. این انسان حامل بار امانت الهی است. 

دبیرکل در بخش دیگری در مورد مستلزمات عضویت بیان داشت: «برای هر کاری فرهنگی لازم است و برای عضویت هم چنین است، هر عضو دارای دو شخصیت حقیقی و حقوقی است که در شخصیت حقیقی با همه‌ی مردم مشترک است اما شخصیت حقوقی او مرتبط با جماعت است، عضویت به معنای احساس مسئولیت کردن است، یعنی آنچه را که آموخته‌ای و اندیشه توست باید به جامعه برسانی. عضویت در جماعت دینی اضافه بر نظارت الهی و ملائکه نظارتی از جنس خود ما هم به ما اضافه می‌کند، جمعی که خطاهای ما را می‌بینند و به ما تذکر می‌دهند تا ما عضو سربلندی باشیم و این نعمت بزرگی است. »

وی در ادامه افزود: انسانهای گناهکار هم مانند ما انسان هستند، باید قدر و ارزش بودن در جمع ایمانی را بدانیم. هر جا که باشیم نماینده جماعت هستیم پس برای پاکی خود تلاش کنیم، حساستر باشیم که هم خدا و هم فرشتگان و هم خواهران و برادران ما را می‌بینند. 

وی یکی دیگر از التزامات عضویت را این دانست که هر عضو به اندازه فهم و درکش دلسوزانه جهت نشر دعوت گام بردارد. ایشان در این زمینه چنین گفت: انسان فهیم دردهای جامعه را درک می‌کند و احساس مسئولیت می‌کند. همانند یوسف (ع) که می‌گویند من امین هستم و خیانت نمی‌کنم، پس این مسئولیت را به من بدهید. دختران شعیب هم به پدر خود در مورد موسی گفتند او قوی و امین است. 

وی تأکید کرد: برای جماعت باید هم قوی و هم امین باشید، اصل بر دین است شما مسائل را فهم کنید تا بتوانید در تربیت به دنیای درون دیگران راه بیابید. متربیان انسان‌های مکرمی هستند و در جایگاه مربی هیچ منتی بر متربی ندارید، خداوند به شما اجازه داده پناه یک انسان نیازمند باشید. کاک ناصر سبحانی از امام بنا به عنوان کسی یاد می‌کرد که حرف‌هایش با یقین توأم است. 

استاد و همراهان صبح روز یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه از فرودگاه ایرانشهر استان را به مقصد تهران ترک نمودند.